با تلاوت این سوره فرشتهای همواره مراقب شما خواهد بود + صوت آیات
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۶۶۰۱۱۷
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره حشر پنجاه و نهمین سوره قرآن است و در جزء بیست و هشتم آن قرار دارد.
سوره حشر با تسبیح و نیایش الهی یعنی «سَبَّحَ لله» آغاز میشود و ویژگی آن این است که در آیات پایانی به صفات جمال و جلال الهی و اسمای حُسنا و عُظمای خداوند اشاره میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از موضوعاتی که در این سوره مطرح شده میتوان به این موارد اشاره کرد: داستان یهودیان بنی نضیر و شکست خوردنشان در برابر مسلمانان و تبعید آنان، احکام تقسیم اموال و غنایمی که بدون جنگ نصیب مسلمانان میشود، ملامت منافقان و افشای اعمال منافقانه و خیانتآمیز آنان در قبال مسلمانان و توصیف و تمجید از فداکاریهای مهاجران. بین آغاز و انجام سوره حشر پیوند خاصی وجود دارد؛ این سوره با تسبیح و تقدیس الهی آغاز میشود و با همین موضوع پایان میپذیرد.
پیامبر (ص) درباره فضیلت سوره حشر میفرماید: هر کس سوره حشر را قرائت کند، بهشت و جهنم و عرش و کرسی و حجابهای آن و آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و هوا و بادها و پرندگان و درختان و کوهها و خورشید و ماه و فرشتگان، همگی بر او درود و صلوات میفرستند و برای او طلب مغفرت و آمرزش میکنند و اگر همان روز یا شب قرائت سوره حشر، از دنیا برود شهید محسوب میشود.
امام صادق (ع) نیز دراین باره فرمودند: هر کس در ساعات عصر، سوره الرحمن و حشر را قرائت کند خداوند فرشتهای را مأمور میکند تا صبح از او مراقبت کند.
فایل صوتی تلاوت سوره حشر با صدای شحات انور
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی متن سوره حشر همراه با ترجمهبِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَبَّحَ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ ۖ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١﴾
آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیحگوى خداى هستند و اوست شکستناپذیر سنجیدهکار (۱)
هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ۚ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا ۖ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّـهِ فَأَتَاهُمُ اللَّـهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا ۖ وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ ۚ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ ﴿٢﴾
اوست کسى که از میان اهل کتاب کسانى را که کفر ورزیدند در نخستین اخراج از مدینه بیرون کرد گمان نمىکردید که بیرون روند و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود ولى خدا از آنجایى که تصور نمىکردند بر آنان درآمد و در دلهایشان بیم افکند به طورى که خود به دست خود و دست مومنان خانههاى خود را خراب مىکردند پس اى دیدهوران، عبرت گیرید (۲)
وَ لَوْلَا أَن کَتَبَ اللَّـهُ عَلَیْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِی الدُّنْیَا ۖ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ ﴿٣﴾
و اگر خدا این جلاى وطن را بر آنان مقرّر نکرده بود قطعا آنها را در دنیا عذاب مىکرد و در آخرت هم عذاب آتش داشتند (۳)
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّـهَ وَ رَسُولَهُ ۖ وَ مَن یُشَاقِّ اللَّـهَ فَإِنَّ اللَّـهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿٤﴾
این عقوبت براى آن بود که آنها با خدا و پیامبرش در افتادند و هر کس با خدا درافتد بداند که خدا سختکیفر است (۴)
مَا قَطَعْتُم مِّن لِّینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَىٰ أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّـهِ وَ لِیُخْزِیَ الْفَاسِقِینَ ﴿٥﴾
آنچه درخت خرما بریدید یا آنها را دست نخورده بر ریشههایشان بر جاى نهادید، به فرمان خدا بود تا نافرمانان را خوار گرداند (۵)
وَ مَا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلَا رِکَابٍ وَلَـٰکِنَّ اللَّـهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ ۚ وَ اللَّـهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٦﴾
و آنچه را خدا از آنان به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید شما براى تصاحب آن اسب یا شترى بر آن نتاختید ولى خدا فرستادگانش را بر هر که بخواهد چیره مىگرداند و خدا بر هر کارى تواناست (۶)
مَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّـهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَىٰ وَ الْیَتَامَىٰ وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ ۚ وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ وَ اتَّقُوا اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿٧﴾
آنچه خدا از دارایى ساکنان آن قریهها عاید پیامبرش گردانید از آن خدا و از آن پیامبر او و متعلق به خویشاوندان نزدیک وى و یتیمان و بینوایان و درراهماندگان است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده او به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت بازایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سختکیفر اس. (۷)
لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَ رِضْوَانًا وَ یَنصُرُونَ اللَّـهَ وَ رَسُولَهُ ۚ أُولَـٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿٨﴾
این غنایم نخست اختصاص به بینوایان مهاجرى دارد که از دیارشان و اموالشان رانده شدند خواستار فضل خدا و خشنودى او مىباشند و خدا و پیامبرش را یارى مىکنند اینان همان مردم درست کردارند (۸)
وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَ الْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ۚ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾
و نیز کسانى که قبل از مهاجران در مدینه جاى گرفته و ایمان آوردهاند هر کس را که به سوى آنان کوچ کرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدى نمىیابند و هر چند در خودشان احتیاجى مبرم باشد آنها را بر خودشان مقدم مىدارند و هر کس از خست نفس خود مصون ماند ایشانند که رستگارانند (۹)
وَ الَّذِینَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَ لَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿١٠﴾
و نیز کسانى که بعد از آنان مهاجران و انصار آمدهاند و مىگویند: پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى و در دلهایمان نسبت به کسانى که ایمان آوردهاند هیچ گونه کینهاى مگذار! پروردگارا راستى که تو رئوف و مهربانى (۱۰)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نَافَقُوا یَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَکُمْ وَ لَا نُطِیعُ فِیکُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَ إِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّکُمْ وَ اللَّـهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿١١﴾
مگر کسانى را که به نفاق برخاستند ندیدى که به برادران اهل کتاب خود که از در کفر درآمده بودند مىگفتند: اگر اخراج شدید حتما با شما بیرون خواهیم آمد و بر علیه شما هرگز از کسى فرمان نخواهیم برد و اگر با شما جنگیدند حتما شما را یارى خواهیم کرد و خدا گواهى مىدهد که قطعا آنان دروغگویانند (۱۱)
لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَ لَئِن قُوتِلُوا لَا یَنصُرُونَهُمْ وَ لَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ ﴿١٢﴾
اگر یهود اخراج شوند آنها با ایشان بیرون نخواهند رفت و اگر با آنان جنگیده شود منافقان آنها را یارى نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند حتما در جنگ پشت خواهند کرد و دیگر یارى نیابند (۱۲)
لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِم مِّنَ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ ﴿١٣﴾
شما قطعا در دلهاى آنان بیش از خدا مایه هراسید چرا که آنان مردمانىاند که نمىفهمند (۱۳)
لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ۚ بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ ﴿١٤﴾
آنان به صورت دسته جمعى جز در قریههایى که داراى استحکاماتند یا از پشت دیوارها با شما نخواهند جنگید جنگشان میان خودشان سخت است آنان را متحد مىپندارى ولى دلهایشان پراکنده است زیرا آنان مردمانىاند که نمىاندیشند (۱۴)
کَمَثَلِ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ قَرِیبًا ۖ ذَاقُوا وَ بَالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿١٥﴾
درست مانند همان کسانى که اخیرا در واقعه بدر سزاى کار بد خود را چشیدند و آنان را عذاب دردناکى خواهد بود (۱۵)
کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِّنکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿١٦﴾
چون حکایت شیطان که به انسان گفت: کافر شو و چون وى کافر شد، گفت: من از تو بیزارم زیرا من از خدا پروردگار جهانیان مىترسم (۱۶)
فَکَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِی النَّارِ خَالِدَیْنِ فِیهَا ۚ وَ ذَٰلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ ﴿١٧﴾
و فرجام هردوشان آن است که هر دو در آتش جاوید مىمانند و سزاى ستمگران این است (۱۷)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَ اتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾
اى کسانى که ایمان آوردهاید از خدا پروا دارید و هر کسى باید بنگرد که براى فرداى خود از پیش چه فرستاده است و باز از خدا بترسید در حقیقت خدا به آنچه مىکنید آگاه است (۱۸)
وَ لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّـهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَـٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١٩﴾
و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خودفراموشى کرد آنان همان نافرمانانند (۱۹)
لَا یَسْتَوِی أَصْحَابُ النَّارِ وَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾
دوزخیان با بهشتیان یکسان نیستند؛ بهشتیانند که کامیابانند (۲۰)
لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ ۚ وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١﴾
اگر این قرآن را بر کوهى فرومىفرستادیم یقینا آن کوه را از بیم خدا فروتن و از همپاشیده مىدیدى و این مثلها را براى مردم مىزنیم باشد که آنان بیندیشند (۲۱)
هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢﴾
اوست خدایى که غیر از او معبودى نیست داننده غیب و آشکار است اوست رحمتگر مهربان (۲۲)
هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣﴾
اوست خدایى که جز او معبودى نیست همان فرمانرواى پاک سلامت بخش، و ممن به حقیقت حقه خود که نگهبان، عزیز، جبار و متکبر است. پاک است خدا از آنچه با او شریک مىگردانند (۲۳)
هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۖ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤﴾
اوست خداى خالق نوساز صورتگر که بهترین نامها و صفات از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است جمله تسبیح او مىگویند و او عزیز حکیم است (۲۴)
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قرآن کریم م ا ف ی ال سوره حشر وا الل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۶۶۰۱۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه میتوان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی و مدیر موسسه منبر آسمانی با اشاره به روایتی درمورد معیار اصلی مقام هر فردی نزد خداوند اظهار کرد: یکی از اصحاب صادق آل محمد علیهمالسلام میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آقاجان فلانی چه عبادت، دین و فضلی دارد! کنایه از اینکه خیلی مقامش والاست، اما امام علیهالسلام سوالی درباره آن شخص از من پرسیدند که تمام معیارهای مرا در شناخت افراد تغییر داد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ» «عقل او چگونه است؟»
عرض کردم: نمیدانم بعد امام علیهالسلام فرمودند:
«فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ» «ثواب و پاداش را به اندازه عقل و با معیار خرد میدهند نه به مقدار حال و شور.»
داستان مرد عابد بنی اسرائیلی
بعد، امام جعفر صادق (ع) برای من داستانی از عابدی بنی اسرائیلی نقل کردند: همانا مردی از بنیاسرائیل خداوند را در جزیرهای دریایی که سرسبز و خرم بود عبادت میکرد. آن جزیره درختان بسیار و آبی فراوان داشت. فرشتهای از آن مکان میگذشت که آن عابد را دید. فرشته به خداوند عرض کرد: آیا ثواب این بنده را به من مینمایانی؟ خداوند آن را به وی نشان داد، فرشته آن را اندک و ناچیز پنداشت و از این ناهمخوانی ثواب کم و عبادت فراوان آن عابد تعجب کرد به همین خاطر خداوند به فرشته وحی کردند: با او همراه شو. فرشته به صورت انسانی در آن جا فرود آمد. مرد به او گفت: کیستی؟ فرشته گفت: من مردی عابد هستم که، چون آوازه مرتبه و عبادت تو در این مکان به من رسید به نزد تو آمدم تا خداوند را به همراه تو پرستش و عبادت نمایم. فرشته در آن روز با او بود. فردای آن روز فرشته به آن مرد گفت: منزلگاه تو چه سرسبز و خرم است! فقط برای عبادت شایسته است! مرد عابد به او گفت:، اما اینجا عیبی دارد! فرشته گفت: چه عیبی؟ گفت: برای خداوند ما چارپایی نیست، اگر برای او الاغی بود او را در این مکان میچرانیدیم همانا سبزهها در حال از بین رفتن هستند. فرشته که متعجب شده بود گفت: برای پروردگار تو الاغی نیست؟ (کنایه از اینکه این حرف یعنی چه، مگر خدا جسم است که اعضا و جوارح داشته باشد) گفت: اگر برای خداوند الاغی بود مثل چنین سبزههایی از بین نمیرفت. خداوند به آن فرشته وحی فرستاد: «فَأَوْحَى الله إِلَى الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ» «همانا من به میزان عقل او به او پاداش دادهام.»
شرح روایت شریف
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: این روایت میفرماید: ممکن است کسی دو رکعت نماز مختصر بخواند و ثواب عبادت جن و انس به او داده شود و ممکن است کسی تا صبح شیون و ناله کند و اشک بریزد، اما نماز پر لابه او را به چیزی نخرند. این سخن به شنونده سنگین آمد، برای همین امام جعفر صادق علیهالسلام برای او داستانی نقل کردند تا ذهن وی مطلب گفته شده را بپذیرد.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: امام صادق علیهالسلام کوتاهی فکر برخی از مردم را با نقل این روایت توضیح میدهند و میفرمایند: زیبایی و شور عبادت او بهگونهای بوده است که حتی نظر فرشتهای را به خود جلب میکند و از شکوه آن سر تعظیم و درخواست در پیشگاه الهی فرود میآورد. شور در آن عابد خوب بوده است ولی شعوری در او نبوده است.
مشکل امروز جامعه مسلمانان
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: متأسفانه، مشکل جامعه اسلامی نیز همین است. در جامعه اسلامی معیار و محک ارزش اعمال و کردار دیگران عقل و معرفت آنان قرار نمیگیرد و شور و حال را معیار و محک مرتبه معنوی افراد و گزینش آنان قرار میدهند. سینه و نوحه و فریاد و گاه نعره و کشیدن قمه و قداره فراوان است، اما شعور و معرفت اندک است. متأسفانه منبرها، مسجدها، حسینهها، فقط از حال میگویند و سفارش میکنند که در مکه و طواف چنان کن و نماز و ذکر فراوانی به زائران میدهند و وقت فکر و اندیشه برای آنان نمیگذارند. وقتی شور فراوان و عقل اندک باشد، یک میلیارد مسلمان نمیتوانند در تأمین هزینه خود توانا باشند. البته، عقل به معنای چیزی که آدمی را به قرب الهی نزدیک کند منظور ماست. عقلی که با آن به ستایش خداوند ایستاده میشود و سلامت دنیا و سعادت آخرت را به همراه دارد.
دو پایه اساسی عقل
این کارشناس مذهبی گفت: عقل دارای دو پایه اساسی است:
• یکی آن که باعث شود خداوند را عبادت کند و قرب الهی را موجب شود.
• دیگر آن که به سعادت و نعیم برسد و البته سعادت اخروی بدون تأمین دنیا ممکن نمیشود.
حال، یک سوال اساسی از همه مسلمین این است.
مسلمانی که در تأمین هزینه زندگی خود درمانده است چگونه میتواند سلامت دنیا را داشته باشد و کسی که در دنیا سلامت ندارد چگونه به سعادت آخرت دست مییابد؟
ملت ما با انقلاب عظیم و معنوی خود که به عشق امام حسین علیهالسلام بوده است با معضل اقتصادی و ناتوانی در تأمین نان شب خود روبهروست.
کسی که توان تأمین نان دنیای خود را ندارد و نمیتواند دنیای خود را آباد کند، آخرت خود را نیز نمیتواند آباد کند!
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: یک میلیارد مسلمان اسیر دست غربیان هستند. آنان توان بالایی در مقابله با مسلمانان ندارند، بلکه این مسلمانان هستند که سست و ضعیف هستند. کسی که عقل ندارد نه تنها در برابر دشمن از او کاری نمیآید، بلکه وی در برابر دوستان نیز نمیداند چه میکند. انسان باید سعادت دنیا داشته باشد تا به آخرت دست یابد. بعد از انقلاب اسلامی، در مواردی گداپروری در جامعه باب شد و دولتها بهجای شغل، به مردم پول دهند. مردم نباید نان خود را با ذلت به دست آوردند. کار را نیز باید خود دنبال کرد و البته برای این کار باید کاردان بود.
عقل خودمان و اطرافیانمان را بسنجیم
این کارشناس مذهبی یادآور شد: آدم باید خود و اطرافیانش را آزمایش کند تا ببیند جزء کدام گروه قرار میگیرند. آیا خدایی ناکرده از جاهلان هستند یا از عاقلان؟
امام صادق علیهالسلام با این روایت به همه ما فهماندند که اگر کسی را در حال خوش عبادی دیدیم او را به عرش نبریم، بلکه ببینیم عقل و معرفت او چه اندازه است؟ درک او نسبت به دنیا و آخرت چگونه است؟
چقدر خوب است در مساجد، روایات باب عقل و جهل کتاب بحار و یا اصول کافی حتی شده از رو خوانده شود و اصلا هر شب بعد از هر نمازی یک سوال اعتقادی مطرح شود و از مردم خواسته شود تا جواب این سوال را پیدا کنند و خودشان روی این سوال فکر کنند تا راه امام صادق (ع) ادامه پیدا کند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت